آيات الهي كلامي يا تصويري هستند وعام يا خاص مي باشند. پس با سمع يا بصر ارتباط دارند و يا همه بندگان را مورد خطاب قرار مي دهند و يا به بندگان به خصوص مربوط ميشوند. نوشتن درباره آيات بسيار سنگين است. چرا كه به معارفي مربوط ميشود كه خرافه مي نمايد و با عقل سليم جور در نمي آيد. بسياري از آنچه ما تصادف مي دانيم آياتي هستند كه اخباري و هشدارهايي و بشارت ها و انذارهايي را در خود دارند كه ما متوجه آنها نمي شويم و از آنها ساده مي گذريم. در حالي كه نزد اهل معرفت همين تصادف ها پر از معارف و تجليات حقايق هستند. و درباره آينده سخن مي گويند. آيندهاي كه هنوز چون خمير نرم است و بسته به تأويل اهل معرفت به وقوع مي پيوندد و شكل مي گيرد. درست همانند خوابي كه با تعريف كردن آن محكم مي شود و حتمي مي گردد. از اين رو بين اهل معني مشهور است كه اتفاقات را به فال نيك بگيريد. مي گويند فال نيك حق است و فال شر باطل مي باشد. مي فرمايند خواب هاي بد خود را براي كسي تعريف نكنيد و خوابهاي خوب خود را به بهترين شكل تعبير كنيد و بالاترين تعبير آن را در نظر بگيريد. در مورد آيات الهي نيز همين است. بايد آنچه را قديم و حادث است به بالاترين معني گرفت و به نيك ترين وجه تأويل نمود. در اين جا به انواع آيات الهي كه با آن مواجه ميشويم به قدر سعه ادراك خود ارجاع خواهيم نمود. و در مورد چگونگي تأويل آنان سخن خواهيم گفت. باشد كه قدمي در راه آشتي دادن مومنان با آيات الهي بر داشته باشيم