اﺳﻔﺎر ارﺑﻌﻪ ﻣﻼﺻﺪرا از ادراﻛﺎت ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ادراﻛﺎت آﻓﺎﻗﻲ ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﮔﺮدد. اﺳﻔﺎر ارﺑﻌﻪداﻧﺶ ﻓﺮ از ادراﻛﺎت آﻓﺎﻗﻲ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ادراﻛﺎت اﻧﻔﺴﻲ ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﮔﺮدد. ﻳﻜﻲ از ﻋﺎﻟﻢ درون ﺷﺮوع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺑﻴﺮون ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻳﻜﻲ از ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻴﺮون ﺷﺮوع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ درون ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻳﻜﻲ از ﺟﺰء ﺷﺮوع ﻣﻲ ﻛﻨﺪو ﺑﻪ ﻛﻞ ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻳﻜﻲ از ﻛﻞ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺟﺰء ﺧﺘﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻳﻜﻲ ﻛﻞ ﻧﮕﺮ اﺳﺖ و ﻳﻜﻲ ﺟﺰء ﻧﮕﺮ. اﻳﻨﻜﻪ ﻛﺪام ﺳﻔﺮ ﺑﺮاي ﺳﺎﻟﻚ ﻣﻨﺎﺳﺐ اﺳﺖ، ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﺳﺒﻚ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﻳﺸﺎن دارﻧﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ اﻓﺮادي ﻛﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻛﻞ ﻧﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻛﻼﻣﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺟﺰء ﻧﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻓﺮدي ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻼﺻﺪرا ﻫﻢ ﺗﺼﻮﻳﺮي ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻢ ﻛﻼﻣﻲ. اﻣﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﺴﻲ ﻫﻢ ﺟﺰء ﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻢ ﻛﻞ ﻧﮕﺮ. اﻣﺎ ﻣﻲ ﺗﻮان ﺟﺰء ﻧﮕﺮي و ﻛﻞ ﻧﮕﺮي را ﻫﺮ دو ﭼﺸﻴﺪ: ﺑﺎ ﺣﺮﻛﺖ از ﻛﻞ ﺑﻪ ﺟﺰء و ﺳﭙﺲ از ﺟﺰء ﺑﻪ ﻛﻞ. ﻳﺎ ﺑﺎ ﺣﺮﻛﺖ از ﺟﺰء ﺑﻪ ﻛﻞ و ﺳﭙﺲ از ﻛﻞ ﺑﻪ ﺟﺰء. ﺑﺎاﻳﻦ وﺻﻒ، اﺳﻔﺎر ارﺑﻌﻪ ﻣﻼﺻﺪرا در ﻛﻨﺎر اﺳﻔﺎر ارﺑﻌﻪ داﻧﺶ ﻓﺮ ﻣﻜﻤﻞ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ. ﻣﻲ ﺗﻮان از اﺳﻔﺎر ﻣﻼﺻﺪرا ﺣﺮﻛﺖ از ﺟﺰء ﺑﻪ ﻛﻞ را ﺷﺮوع ﻛﺮد و ﺑﺎ اﺳﻔﺎر داﻧﺶ ﻓﺮ از ﻛﻞ ﺑﻪ ﺟﺰء ﺑﺎزﮔﺸﺖ. ﻳﺎ ﻣﻲ ﺗﻮان از اﺳﻔﺎر داﻧﺶ ﻓﺮ ﺣﺮﻛﺖ از ﻛﻞ ﺑﻪ ﺟﺰء را ﺷﺮوع ﻛﺮد و ﺑﺎ اﺳﻔﺎر ﻣﻼﺻﺪرا از ﺟﺰء ﺑﻪ ﻛﻞ ﺑﺎزﮔﺸﺖ. ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﺎ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺳﺒﻚ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺧﻮد ﻛﻪ ﻛﻞ ﻧﮕﺮ ﻳﺎ ﺟﺰء ﻧﮕﺮ اﺳﺖ آﻏﺎز ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻻﻳﻪ ﻫﺎي ﺗﺠﺮﻳﺪ ﻛﺜﻴﺮ ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن ﻗﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻞ ﻧﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ از اﺳﻔﺎر داﻧﺶ ﻓﺮ آﻏﺎز ﻛﻨﻨﺪ. ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن را ﻧﻔﺲ و ﺟﺴﺪ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ ﻛﻼﻣﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ از اﺳﻔﺎر ﻣﻼﺻﺪرا آﻏﺎز ﻛﻨﻨﺪ. ﺣﺮﻛﺖ از آﻳﺎت اﻟﻬﻲ آﻓﺎﻗﻲ ﺑﻪ آﻳﺎت اﻟﻬﻲ اﻧﻔﺴﻲ و از آﻳﺎت اﻟﻬﻲ اﻧﻔﺴﻲ ﺑﻪ آﻳﺎت اﻟﻬﻲ آﻓﺎﻗﻲ ﻫﺮ دو ﺑﺎﻳﺪ ﭼﺸﻴﺪه ﺷﻮد ﺗﺎ در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﻧﺴﺎن ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪ ﮔﺮدد و رﻓﺖ و ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻴﻦ آﻓﺎق واﻧﻔﺲ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﮔﺮدد.